"نهال، دستتو بيار پايين!اگه بگبرن تو ميخواي جواب بدي؟!"...."نهال، نخون باهاش!!"....
ميتوان رشته ي اين چنگ گسست!
ميتوان كاسه ي آن طاس شكست!
ميتوان فرمان داد:"هاي!اي طبل گران...زين پس خاموش بمان."
به چكاوك اما نتوان گفت:"مخوان!"
ديگه سوار ماشينت نميشم، به اين راحتي!آره عزيزم!اگه بخواي تا آخر عمرت هي بگي نكن، زشته!بده عيبه!اين كارو بكني ميگيرن!اون كارو بكني ميبرن!يهو ميبيني آخر عمرته و تو هيچ كدوم از اين كارا رو نكردي!
نگو به من، سر به هوايي چرا؟!!
قلب منم بخواي نخواي جوونه!!!
اگه بگي برو، ميرم يه جايي!!!
ديگه نمي بيني ازم نشونه!!!
...............................
از خودم عصبانيم!چقدر احمقم!چه جوري تونستم اين كارو بكنم!نمي دونم شايد چون همه رو دوست داشتم!چون سعي مي كردم با همه راحت باشم!سعي مي كردم با همه طوري رفتار كنم كه برام مهمند!ولي نميدونم چرا هميشه همه و بيشتر تو!هي ميگي:"نهال خراب كرد!نهال انداخت!نهال خورد!نهال مرد!"
دلم مي خواست همه و البته تو!يه بار!فقط يه بار بگن:"نهال، خوب كردي!نهال، عالي بود!و..!"يعني چه جوري تونستم بزارم حرفتو بزني!ابله!ابله!آره!شايد اگه تو بودي، از ته دل خوشحال ميشدم!آره!شايد!ولي تو..... هرچي نهال ميگه برعكسش!هرچي نهال مي خوره نه اونيكيش!هرچي نهال ميزنه نه يه چي ديگه!عزيزم يراي خودت ميگم!اگه يه جا اظهار نظر نكني آدمارو كمتر ناراحت مي كني!آدما رو كمتر آزار ميدي!براي خودت مي گم!
ميدونم اگه ازت دل بكنم اون وقت نوبت توئه!تويي كه سر سپرده ميشي!يادته دقيقا همين صحبتارو در مورد من داشتيم!وحالا در مورد تو!دقيقا همين حرفا،همين سوالا،همين جوابا!ولي نمي دونم چرا!انقدر خر شدم!ميگم اين آخرين باره!ديگه اصلا!من؟؟!نه ديگه عمرا!دفعه ي ديگم آخرين باره!افتادم تو يه لووپ كه بيرون اومدنش خيلي سخته!فقط مواظب باش كه:چه بسا آنچه امروز از آن توست، آرزوي فرداهاي تو باشد!
انا يلي بحبك وحده انا
انا يلي بريدك لي انا
انا يلي بعمري اقطع انا
انا وادي وادي وحده انا
**********************************
دلم رميده ي لولي وشيست شور انگيز
دروغ وعده و قتال وضع و رنگ آميز
********************
فداي پيرهن چاك ماهرويان باد
هزار جامه ي تقوي و خرقه ي پرهيز
********************
خيال خام تو با خود به خاك خواهم برد
كه تا ز خال تو خاكم شود عبير آميز
********************
فرشته عشق نداند كه چيست اي ساقي
بخواه جام و گلابي به خاك آدم ريز
********************
پياله بر كفنم بند تا سحر گه حشر
به مي ز دل ببرم هول روز رستاخيز
********************
فقير و خسته به در گاهت آمدم رحمي
كه جز ولاي توام نيست هيچ دست آويز
********************
بيا كه هاتف ميخانه دوش با من گفت
كه در مقام رضا باش وز قضا مگريز
********************
ميان عاشق و معشوق هيچ حايل نيست
تو خود حجاب خودي حافظ از ميان بر خيز