Anonymous

Wednesday, October 17, 2007

سام تينگ ايز رانگ

ديروز كلي حرف داشتم كه بزنما، ولي اين بلاگر مرده بود متاسفانه!و الان هرچي زور مي زنم يادم نمياد!خيلي حس بديه!كاش مي نوشتمش ولي اينجا تنبلم كرده اصلاً هيچي نمي نويسم و خيلي ناراحتم از اين شرايط!قبلاً وقتي دلم مي گرفت يه شعر يا مري ميومد الان انقدر بحر زندگي يا شايد بهتر بگم بزرگ شدن شدم كه يادم رفته! حس مي كنم نه اينجام نه اونجا!اصلاً نمي فهمم كدوم مرحله از زندگيم داره سپري مي شه!قبلنا كه كوچكتر بودم وقتي به جلو نگاه مي كردم تو دلم قند آب مي كردن انقدر جذاب و ديدني بود حالا اصلا نمي دونم آينده ام كدوم راه مي شه!؟انقدر اتفاقات متفاوت و متضاد بر خلاف آرزوهات ميوفته كه اصلا نمي شه هدف خاصي واسه خودت تعيين كني!الان تو مغز من هزار تا راه كه چندتاش مال خودمه و چندتاش مال كساي ديگه كه شايد بتونم انجامشون بدم ولي وقتي نميدونم كدومشون ارجحيت داره فقط تو مخم يه چيزي وول مي خوره!الان دقيقاً ازون چوب دستيهاي هري پاتر مي خوام كه خاطراتشو يه جا ضبط مي كرد بعداً مي رفت سراغشون تا به يادش بمونه(اسمش يادم رفته) ولي الان خيلي مفيده.آهان يادم افتاد چي مي خواستم بنويسم ديروز ديدي وقتي آدما بيشتر از 100 سال زندگي مي كنن و همه كسايي كه دوستشون داشتن مردن ديگه با هيچكي هيچ صنمي نداره؟!فكر مي كنم آدما تو مقاطع متفاوت اينجوري مي شن!حالا شده قضيه من!تو دانشگاه كه مي رم هيچكسي رو نمي تونم تحمل كنم نميدونم چرا!حس مي كنم همه بچه شدن!با اينكه مي دونم چه حس خوبيه بچه بودن و چقدر خودم بچگي كردم تو اون دانشگاه .اگه پاش بيوفته خودم از همه بچه ترم ها ولي اينجوري كه همه دوستات پي زندگيشون رفتن و مسيرشون رو مشخص كردن ولي تو هنوز بلاتكليفي هنوز نمي دوني اينوري يا اونوري؟!نمي دوني پي دلت رو بگيري يا عقلت؟!نمي دوني حرف كي رو قبول كني؟خيلي حس بديه!مخصوصاً كه هي بقيه بهت بگن تو چرا آدم قديم نيستي!؟مي خواي سعي كني خودت رو پيدا كني ولي نگذارند!بخواي به اون موقعيت هايي كه هميشه آروزشونو داشتي برسي ولي بقيه هي شك بندازن تو دلت كه واسه خودت خوب باشي يا واسه ديگران؟ تا حالا تو ميدون آزادي راه رفتي!؟دور اين ميدون به اين بزرگي اگه اونطرف خيابون يكي جيغ و داد كنه تو نمي شنوي ، اگه يكي بميره تو نمي فهمي، هيچكس نمي فمه!و اين خيلي دردآوره!خيلي!امروز تو ميدون يه موتوري يه خانمي رو زير كرد، وايسادم ببينم كسي اصلاً حركتي مي كنه!؟ديدم نه خير هيچكس ككش هم نگزيده

posted by nahal  # 8:41:00 PM

Comments:

به حرف دلت گوش کن! به حرف دل خود خودت!

# posted by  Neda : Wednesday, October 17, 2007 9:21:00 PM

 

nahaaaaaaal.......nahaaaaaaaaaal.........nahaaaaaaaaal........fek konam khodet betuni noghteharo por koni!:(( :*

# posted by  Anonymous : Wednesday, October 17, 2007 9:56:00 PM

 

eh!in ghablie man budam!:-":D yadam raf begam!:D

# posted by  susaniii : Wednesday, October 17, 2007 10:08:00 PM

 

هر كار ميكني يه چيزي باشه كه وقتي سن مامان بزرگ ها شدي و برگشتي به عقب نگاه كردي راضي باشي از اينكه خودت رو زير پا نذاشتي. يعني همون حرف ندا.
سيما

# posted by  Anonymous : Thursday, October 18, 2007 1:24:00 AM

 

taze dorosssst shood!:(
neda say mikonam kheili vali nemshe!
susaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaan!:(((((((((((((((((((((((((((((
simaaaaaaaa!>:D< to kojae asan?!:(( delam tang shooode!:* injoori mavaqe kheili komak e khoobi boodi!:(((

# posted by  nahal : Monday, October 22, 2007 8:31:00 PM

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home

Archives

July 2005   August 2005   September 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   March 2010   April 2010   May 2010   July 2010   September 2010   October 2010   November 2010   December 2010   January 2011   February 2011   March 2011   July 2011   November 2011  

Subscribe to Posts [Atom]